رويش نيوز: هنگامي كه رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي، براي سال جديد همانند دو سال قبل نام اقتصادي برگزيدند و امسال را سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني نام نهادند، در كنار جنب و جوش و تكاپويي كه در اين عرصه اتفاق افتاد؛ همواره اين خطر احساس مي شد كه ارگانها، دستگاهها، رسانهها، مسئولين و حتي مردم به ورطه شعار زدگي بيفتند و بعد از چندي و با گذشت زمان اين موضوع را فراموش كرده و دچار روزمرگي بشوند، مسئله اي كه به نظر مي رسد متاسفانه به آن مبتلا شده ايم. در همين راستا قصد داريم پروندهاي ويژه براي توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني تشكيل دهيم و به صورت متمركز و در قالب هاي مختلفي چون مصاحبه، مقاله و.... ابعاد مختلف اين موضوع در سطح كشوري و به ويژه استاني را مورد بررسي قرار دهيم.
ساعت 6 صبح روز سوم ماه رمضان راهي منزل مصطفي وعيدي شديم براي مصاحبه. گرچه ساعتش كمي نامتعارف بود، اما بايد به مدير عامل و رئيس هيئت مديره يكي از بزرگترين صنايع خصوصي ايران حق داد كه وقت خالي آنچناني نداشته باشد و همين وقت را هم غنيمت شمرد.
با آنكه مشغله فراواني داشت، اما با حوصله و دقت خاصي جواب سوالها را ميداد. مصداق بارز كسي بود كه مويش را در آسياب توليد و پيشرفت ملي سفيد كرده است و حرف هايش از سر سالها تجربه و دغدغه است. انتقادهايش از جنس درد بود و دلسوزي. با آنكه از مشكلات و كاستي ها حرف ميزد، اما اميد به آينده و خوش بيني معقولانه و حساب شده اي در كلامش ديده مي شد.
مصطفي وعيدي ـ مديرعامل گروه صنايع گيتي پسند ـ متولد 1337 اصفهان است. او بعد از به پايان بردن دوره متوسطه در سال 1355 به دانشگاه اصفهان وارد شد و به تحصيل در رشته فيزيك كاربردي پرداخت.
با آغاز دوره دفاع مقدس در سال 1359 تا پايان جنگ در 1368 وعيدي در جبهه حضور داشت و با پايان اين دوره بهعنوان مدير برنامهريزي به شركت فولاد سابان پيوست. او در سال 1377 به همراه حاج ناصر جنتي گروه صنايع گيتي پسند را تأسيس نموده و از آن زمان تاكنون بهعنوان مديرعامل اين گروه توليدي به فعاليت پرداخته است.
روزي كه اين گروه كار خود را آغاز كرد 10 كارمند داشت اما امروز بعد از 13 سال كار و تلاش مستمر گيتي پسند به يك خانواده پنج هزار نفري تبديل شده و چندين برابر اين تعداد باعث اشتغالزايي غير مستقيم شده است. اين شركت در طول اين سالها 27 كارخانه تأسيس كرده است و 10 كارخانه ديگر نيز در حال راهاندازي دارد.
از ديگر سوابق كاري او مي توان به موارد زير اشاره نمود
چهره شايسته و نخبه صنعت و معدن استان اصفهان (در سال 1390)
عضو شوراي هماهنگي دانشگاه و صنعت استان اصفهان (از سال 1390)
عضو شوراي هم انديشي صنعت و معدن استان اصفهان (از سال 1390)
متن زير قسمت دوم مصاحبه تفصيلي و حدوداً دو ساعته رويش نيوز با مصطفي وعيدي است.
_ به نظرم در حوزه سرمایه، یک سوء برداشتی در فضای اقتصاد دانان کشور هست که سرمایه را خیلی علمی برداشت می کنند، یعنی آن را فقط بحث پول و سرمایه می بینند. در صورتی که به نظرم داستان منابع انسانی یک سرمایه جدی ما است که مغفول مانده است.
***اصلاً کاری انجام نشده است که بخواهد مغفول مانده باشد. من خدمتتان عرض کردم ما اگر آنچه را داریم سرمایه در نظر بگیریم و آنچه که هستیم را به عنوان موجودمان و حالمان در نظر بگیریم، حال اگر بیاییم برآیند این را حساب کنیم، زیر صفر هستیم و در اعشاریم. بنده پارامترهای تولید ملی را خدمتتان عرض کردم، ما آن چیزی را تولید ملی می دانیم که همه عوامل را به کار گیرد. یعنی از منابع زیرزمینی استفاده کند، منابع انسانی را به کار بگیرد، از آب و خاک رو در حقیقت بحث وسعت کشور استفاده کند و در بحث انرژی ها هم بهترین استفاده را داشته باشد. و باید بحث فرهنگی ما هم دقیقاً این همخوانی را ایجاد کند که بتواند این عوامل کلی را در بر بگیرد.
- دوباره می رسیم به این نقطه که ما تعریفی از تولید ملی نداریم.
به قول شما اولین نکته این است که ما در ایران تولید ملی را تعریف نکردیم. ما نمی دانیم چه راهی را داریم دنبال می کنیم چون تولید ملی تعریف نشده است. اعلام می شود که ما بخش دولتی هستیم که آمدیم برای صادرات نفتمان تلاش کردیم و حالا به مردم اعلام می کنیم که خصوصی سازی هم می کنیم و بخش خصوصی شما هم بیایید کمک کنید که این کار انجام شود. در صورتی که اگر تولید ملی تعریف شده بود همه این ها نهی بود یعنی ضد ارزش بود ولی چون این تولید ملی تعریف نشده این ها ارزشمند شده است. تازه می آییم از صدا و سیما هم استفاده می کنیم و مردم را به صادرات نفت خام کشور ترغیب می کنیم در صورتی که این قبیح ترین کار در دنیا است. چون ما روی این روش ها تعریفی نداریم و به قول شما تحلیل صحبت آقا نشده که تولید ملی به چه معنا است، تازه در سال تولید ملی می آییم می گوییم که بخش خصوصی شما هم بیایید برای صادرات بیشتر نفت خام کمک کنید. نفت خام خون است و آبروی یک جامعه و یک ملت است. حالا می گویند شما هم بیایید در این بردن آبرو و فروش نفت و خون فروشی کمک کنید و این به این دلیل است که تعریف نداریم. من عرض کردم اول باید این تعاریف انجام شود که ما به خودمان اجازه ندهیم هر چیزی را تعریف کنیم و هر کسی که از سر راه برسد بگوید ما پتروشیمی احداث کردیم و فلان کار را انجام دادیم که این کار که مواد اولیه ما خام خام برود بیرون یک تولید است. ما حتی در ایران می توانیم در بحث های صنایع غذایی وارد شویم و از آب و خاک و عوامل دیگر استفاده کرده و گندم را تولید کنیم و بعد آن را خام خام صادر کنیم. این کار مربوط به جایی است که بازار ماکارونی یا شیرینی جات برایش وجود ندارد. به شما بگویم که اگر این تعریف ها انجام نشود، بعید نیست که گندم مازاد هم پیدا کنیم. غیر از نفت و گاز و مازوت که اضافه است مس و روی اضافه هم پیدا می کنیم. در صورتی که همه این ها باید ممنوع شود، باید جرم باشد و جنایت تعریف شود. اگر یک جایگاهی دارد سنگ مس و سنگ آهن ما را در این کشوری که این همه منابع انسانی آن بیکار است و این همه فقر کاری و فقر اقتصادی وجود دارد، صادر می کند، این عمل باید جنایت تعریف شود که اگر کسی اینجا خواست این را صادر کند جریمه دارد. اگر این شاخص ها تعریف نشود تازه ما به خارجی ها هم وام بانکی می دهیم که بیایند اینجا و منابع ما را استحصال کنند و خام خام صادر کنیم، این چیزی است که دارد اتفاق می افتد. رفتیم کنار معادنمان و دیدیم چینی ها دارند آنجا کار می کنند. خیلی علنی هم می گویند ما اینجا دستگاه گذاشتیم و داریم سنگ مس را تولید می کنیم که ببریم خردش کنیم و از آن طرف به خارج صادر شود و وامش را هم دولت خود شما به ما داده است. این فرهنگ تعریف نشده که این کار به عنوان یک جرم و جنایت یا یک کار زشت و قبیح است. عرض کردم خدمتتان از حدود 300 سال به این طرف همه ارزش ها ضد ارزش شد. در کشوری که داشت حرف اول را چه در مسائل دانشی و چه در عرصه تولیدی می زد و صادراتی که به کشورهای مختلف دنیا چه از لحاظ مسائل علمی و چه محصولی در آن زمان و با شرایط خاص خودش داشت، بی نظیر بود؛ حالا می بینیم که آمده به جایی رسیده که این ضد ارزش ها به ارزش تبدیل شده است. یعنی از آن طرف صادر شدن مواد خام ارزش شده و از طرف دیگر استفاده از محصول خارجی ارزش شده است. کشور به محصول نیاز دارد ولی می بینیم که خرید محصول خارجی ارزش شده است. افتخار مردم جامعه این است که مثلاً لباسش خارجی یا مارک دار باشد یا لوازم خانگیش مارک دار باشد و این در عموم جامعه است. مگر این فرهنگ را خارجی ها مستقیماً آوردند به ما دادند یا در بسته بندی های کوچکی گذاشتند و به صورت هوا بالا فرستادند و در مغز ما رفت. البته درست است رسانه های جهانی مثل شبکه های اینترنتی در این امر موثر هستند، ولی خیلی از عوامل دارد به دست خود ما در داخل کشور و در فرهنگ آموزشی و فرهنگ دانشجویی ما انجام می شود. این می شود که بچه دانش آموز می گوید اگر ایرانی ها توانایی داشتند این کار را انجام داده بودند و ایرانی تواناییش را ندارد یا اینکه تو چیزی نگو و ساکت باش، خارجی ها هستند. متاسفانه دیگر این یک فرهنگ شده و در عموم ما وجود دارد. این تزریق عدم توانایی و عدم اعتماد به خود، اینکه جنس ایرانی آشغال است، کجا دارد تدریس می شود؟ در دکان بقالی دارند می گویند؟ مسلماً در مراکز فرهنگی و آموزشی ما دارد گفته می شود.
_ در بسیاری از دولتها توجه خاصی به سرمایه در گردش تولیدکنندگان میشود و یا تسهیلاتی را برای خرید تولیدکنندگان از شرکتهای دولتی اختصاص میدهند .به نظر شما دولت ما به عنوان یک حمایت کننده قوی از بخش تولید کشور چه راهکارهایی را میتواند در دستور کار خود قرار دهد؟
*** من با توجه به نگرشی که به بخش تولید ملی داشتم از حدود 20 سال گذشته به خصوص در دو دولت اخیر 6 آیتم را به نمایندگان دولت و مجلس ارائه کردم. مطالبی که در آن زمان ارائه دادیم تجزیه و تحلیل 10 سال آینده خود را به دنبال داشت.
_ آن آیتمها حول چه محوری بود؟
*** با توجه به رشد جمعیت، در نظر گرفتم که به طور حتم سالانه یک میلیون نفر وارد بازار کار میشوند، و اگر از حالا برنامهریزی دقیق و حساب شده انجام ندهیم نتیجهاش تنها بحران بیکاری برای کشور است. رفع بیکاری این نیست که یک پولی برای انجام کار در اختیار شخصی قرار بگیرد، این هدف نیست. بلکه هدف واقعی ایجاد بستر صحیح اقتصادی و ایجاد اشتغال است و در صورتی که به آیتمهای اشاره شده توجه میشد به طور حتم به صورت خودجوش و با حضور ملت، ناخودآگاه جامعه در بستر تولید واقعی قرار میگرفت. در واقع با این راهکارها آنقدر اشتغال به وجود میآوردیم که ملت در درون خودش راه را پیدا کند. در کشوری مانند ایران که از تمام منابع خدادادی بهرمند است برنامهریزی برای بستر سازی واقعی تولید نه تنها پیچیده نیست بلکه بسیار هم ساده است. لازم نیست یک پروفسور از آن گوشه دنیا به اینجا بیاید و طرح بدهد.
_ میتوانید در مورد منابع ایران و راهکارهای استفاده مطلوب از این منابع بیشتر توضیح بدهید؟
*** کشوری مانند تایوان را در نظر بگیرید. آیا در این کشور غیر از منابع سنگ و شن، مواد اولیه دیگری وجود دارد؟ خیر. حالا ببینید برنامهریزی برای بسترسازی تولید تایوان، با توجه به اینکه نیاز آنها برای وارد کردن مواد اولیه و نیروی انسانی غیر قابل انکار است تا چه اندازه میتواند سخت باشد؛ اما این جزیره 20 میلیونی در حال حاضر این کار را انجام میدهد. اما در کشور ما همه شرایط برای ایجاد حمایتهای واقعی تولید ملی مانند نیروی جوان، مواد اولیه، بستر زمینههای چهار فصل، انرژیهای گوناگون و منابع زیرزمینی و سایر موارد به اندازه کافی وجود دارد ولی تنها مشکلی که ما داریم نبود برنامهریزی حساب شده از طرف مسئولان است.
_ در مورد دیگر آیتمهای راهکاری تولید کشور و حمایتهای اصولی از بخش تولید توضیح بدهید؟
*** باید برای ورود سرمایه ملی به تولید ملی را مدیریت کرد. یکی از راهکارهایی که مد نظر من قرار دارد معافیتهای مالیاتی ضابطهمند است. دولت باید طی تصویب قوانین لازم، اشخاصی که در راه تولید قدم برداشتهاند را از معافیتهای 20 یا 22 درصد برخوردار کند که البته در حال حاضر تنها عکس موضوع انجام میشود. در واقع سرمایه گریزی را پیش روی خود قرار دادهایم که در نهایت نه تنها تولید کننده، بلکه دولت نیز استفادههای لازم را نمیبرد و هر دو سوی این مسئله به شدت ضرر میبینند. الان گفته میشود یک سرمایه دار فقط مالیات بدهد، نتیجه آن چیست؟ نتیجه این می شود که این افراد حسابسازی کرده و سرمایه واقعی خود را مشخص نمیکنند. سیاستهای غلطی در فرهنگ ما وجود دارد که باید دور ریخته شود. اما در زمان نقل و انتقالات قضیه فرق دارد و در این زمان مالیات باید گرفته شود.یعنی دولت به جای اینکه برنامههای خود را در بخش تولید و بدون حساب متمرکز کند، میتواند در بحث نقل و انتقالات وارد شود. الان در ارث و میراث تا 50 درصد مالیات گرفته میشود مشکلی هم به وجود نمیآید. به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که معافیتهای مالیاتی که جنبه حمایت از بخش تولید را دارد قابلیت سرایت به سایر بخشهای کشور از جمله کشاورزی را نیز دارد. دولت میتواند در بخش کشاورزی به کشاورزان اعلام کند هر آنچه که به دست آوردید تا 22 درصد آن از معافیت مالیاتی برخوردار میشود.
_مشکل اصلی در راه رسیدن به این آیتمها کجاست؟
*** مسئلهای که در حال حاضر با آن دستوپنجه نرم میکنیم نبود تعریف صحیح ارزشهای اقتصادی است که در واقع با تعریف صحیح این موضوع، مالیاتها نیز مشخص میشود. فرض کنید دو نفر به طور جداگانه وارد بخشهای بازرگانی و تولید میشوند و دولت بدون در نظر گرفتن شرایط تولید کشور برای شخص بازرگان مالیات Aو برای تولیدکننده مالیات Bرا در نظر میگیرد. تولیدکننده برای پیشبرد اهداف خود نیاز به مواردی مانند بیمه، نصب تابلو و سایر موارد مرسوم دارد. این تولید کننده باید بتواند تولید کند و راه خود را ادامه بدهد. آیا میتوان گفت شرایط این تولیدکننده با آن بازرگانی که در منزل خود نشسته و با یک تلفن کارهای اقتصادی خود را سر سامان میدهد برابر است؟ به طور حتم جواب منفی است. در تولید ملی باید روشناییهای لازم را ایجاد کرد. تولید کننده وقتی ببیند دوست بازرگان خود حتی نیاز به دفترکار ندارد و حتی در ماشین و با یک موبایل تجارت میکند به طور حتم وارد تولید نمیشود، چرا؟ برای اینکه صرفه اقتصادی ندارد. بازرگانان نه تنها به راحتی سود لازم را میبرند بلکه از توجه رسمی دولتی از جمله صدور کارت بازرگانی نیز بهرمند هستند و به طور خلاصه بهای خوبی به این اشخاص داده میشود.
_ امسال به عنوان تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شده است. نظر شما در مورد اصولی که برای رسیدن به این هدف در حال انجام است، چیست؟
*** به نکته خوبی اشاره کردید. برای رسیدن به این موضوع نیاز به جذب سرمایه ملی داریم ولی مطمئن باشید تنها با شعار و بدون ایجاد پایههای جذب سرمایه ملی برای ورود به بخش تولید به هیچ کجا نمیرسیم. وقتی میخواهید به کار تولید دست بزنید به مواردی مانند برق، آب و گاز نیاز دارید اما آیا در عمل دولت حمایت میکند؟ بسیاری از قوانین ما عمدتاً در عمل اجرا نمیشود. با مسئولان دولتی که صحبت میکنیم، میگویند میدانیم این حمایتها لازم و جزء برنامههای پنج ساله است اما در حال حاضر بودجه کافی در اختیار نداریم. بنابراین اگر هم میخواهید تولید کنید خودتان برق و گاز را به محل کارتان بیاورید. حالا شما بگویید تولید کننده در این شرایط چه کند؟ هیچگونه مدیریتی در بخش تولید وجود ندارد. خیلی وقتها هم هست که سرمایهگذاریهای بخش تولیدی در جاهایی انجام میشود که اصلاً نیاز نیست. مثلاً دلیلی ندارد یک کارگاه تولیدی در کنار روستایی قرار بگیرد که فقط 50 خانوار دارد، یا در کنار یک کویر منطقه صنعتی به وجود آید. آیا این نشاندهنده رشد تولید است؟ آیا ایجاد این مکان تولید در آن نقطه دور دست میتواند جوابگوی هزینههایش باشد؟ تمام این موارد در کشورهای دیگر عکس است. در آنجا به جای اینکه برق خیابانهایشان را زیادتر کنند، این مقدار اضافی را در بخشهای تولیدی استفاده میکنند اما در کشور ما حتی اگر سرمایهگذاریهایی نیز انجام میشود نتیجه مثبتی به دنبال ندارد. یادمان باشد امور اقتصادی مانند کشاورزی است. در یک زمین کشاورزی برای رساندن آب به سر محصول باید یک شیب مناسبی را در نظر بگیریم تا این آب با روانی ادامه پیدا کند. در اقتصاد هم اگر بخواهیم سرمایههای ملی را جذب کنیم اگر شیب مناسب بدهیم، پس از آن جذب سرمایه در بطن جامعه خود به خود انجام و جاری میشود.
_ از دیدگاه شما ساخت زیربناهای اقتصادی به چه شکل قابل تعریف است؟
*** برای رسیدن به یک زیربنای صحیح اقتصادی باید حداقلها تعریف شود که برای این تعریف نیاز مبرم به طبقهبندی اقلام صادراتی داریم. در تمام دنیا مرسوم است که برای صادرات مواد خام، مالیاتی 10 یا 20 درصدی گرفته شود. یکی از زیباترین اقدامات دولت میتواند ایجاد صندوق حمایت از تولید ملی باشد، بدین گونه که این مبالغ گمرکی که به دولت پرداخت میکنند در این صندوق قرار گرفته و بر اساس ارزش افزوده تولید کارفرمایان، در اختیار تولیدکنندگان قرار بگیرد و در واقع به آنها جایزه داده شود مثلاً اگر کسی به تولید خودرو، لباس یا مواردی که جنبه عمومیت بیشتری از نظر نیروی کار دارد اقدام کند باید مورد حمایت این صندوق قرار بگیرد. باید در جایی سرمایهگذاری کنیم که ارزش افزوده آن در حال افزایش است. میدانید به زعم من بزرگترین خیانت چیست؟ اینکه بیاییم به تنهایی به یک صادرکننده که کالاها را صادر کرده لوح تقدیر بدهیم و آن وقت از تولید داخلی و ملی حمایت نکنیم. به جای اینکه مواد خام کشور را با 20 یا 30 درصد زیر قیمت به فروش برسانیم، با سرمایهگذاری در بخش تولید داخلی میتوانیم محصولات را با قیمت پایینتری به دست مصرفکنندگان برسانیم. در واقع با امتیازهای گوناگون میتوانیم تولیدکننده را به تولید بهتر تشویق کنیم. از دیگر مشکلاتی که میتوانم به آن اشاره کنم حسابهای LCاست که در ایران باید تولیدکننده در ابتدا پول را به این حساب ریخته و پس از آن اقدام به واردات محصول خود کند. اما در کشورهای دیگر برای حمایت از تولید داخلیشان عکس این قضیه را مشاهده میکنیم، که نتیجه این است تولیدکننده ایرانی کارخانه خود را به فروش رسانده و پول خود را به جای تولید و توسعه بخش تولیدی در بانک میگذارد تا سود بیشتری ببرد. یک کشاورز یا دامدار در صورتیکه زمین یا دام خود را بفروشد و در بانک بگذارد بیشتر سود میبرد. این افراد نه ضد انقلاب هستند و نه ضد ولایت فقیه بلکه شرایط نامساعد به وجود آمده است. جالب این است که دولت در سال حمایت از تولید داخلی بسترهای توسعه را بسته است. یکبار حدود هشت یا 9 سال پیش در مجلس گفتم شما بستری را به وجود آوردید که اگر یک شخص جنس را از چین وارد کند و 20 درصد زیر قیمت بفروشد باز هم سود میبرد. بگذارید داستانی را برایتان تعریف کنم. حاج آقایی به نام کلاهدوزان که فردی مذهبی و وطن پرست است، حاضر نمیشد اجناس چینی وارد کند. یک حاج آقای دیگر هم بود به نام ریسمانچی که او هم متدین و وطن پرست بود. این شخص کفش از چین وارد کرد و سود بالایی برد. جاجآقا کلاهدوز وقتی دید همکارش آمد و فروخت و سود برد با خود گفت حتماً دولت صلاح میداند که این کار انجام میشود، و او هم به واردات روی آورد. بستر سازی نادرست به این معنا است.
_ با توجه به تلاشهایی که شما و همکارانتان در این چند سال برای تولید بهینه کشور انجام دادهاید آیا خودتان فکر میکنید عملکردتان مصداق تولید ملی است؟
*** قبل از اینکه سؤال شما را جواب بدهم به جنگ تحمیلی اشاره میکنم. در طول زمان هشت سال دفاع مقدس، ایران از نظر نظامی نه تنها مشکلی نداشت بلکه روزبه روز قویتر میشد. این قضیه قبل از سال 66 بود. خارجیها هم وقتی به این نکته پی بردند از در مسائل اقتصادی وارد شده و قیمت نفت را دستکم برای یک مدت کوتاه و ضربتی به هفت دلار رساندند تا از نظر اقتصادی ایران را به زانو درآورند. یک سال بعد، یعنی در سال 1367 ایران قطعنامه را امضا کرد. در واقع ایران در مسائل نظامی شکست نخورد در مسائل اقتصادی مشکل پیدا کرد. چرا این را گفتم؟ برای اینکه من هم در ابتدای کار و با توجه به اینکه تقویت مسائل اقتصادی را از ابتدا مد نظر قرار داده بودم اقدام به تشکیل کمیته تحقیقاتی کردم و در حال حاضر 15 کمیته تحقیقاتی برای ارزیابی نیاز گروه و رسیدن به هدف نهایی، که تولید با کیفیت خوب است، ایجاد شده است. گیتی پسند جنبه ملی دارد و باید به این موضوع توجه داشت. نکته جالب اینجاست که بنده در ابتدای امر با بعضی از مسئولان دولت و مجلس صحبت کردم اما متوجه شدم کسی متوجه این هدف ملی نمیشود. آنقدر فرهنگ عوض شده بود که مسئولان، مسئولان ابتدای جنگ نبودند و عدم وابستگی به نفت را که در نظر امام مبنا داشت، فراموش کرده بودند. بنابراین تلاش کردم دست کم این اهداف اصولی را در کارگروه خودمان ایجاد کنم و به لطف خداوند فعالیت گیتی پسند از سال 1377 آغاز شد.
_ در حال حاضر گیتی پسند در کجای راه قرار دارد و به چه مرحلهای از اهداف تولید خود دست پیدا کرده است؟
*** اصول کاری گیتی پسند به صورت پله پله تعریف شده است. بدین گونه که به طور مثال در بخش پتروشیمی، اکنون در مرحله کامپوندسازی هستیم. در این راستا کارخانه کیمیا جاوید مواد خام پتروشیمی را وارد مرحله بالاتر کرده که در این بخش مواد خام تولید شده از نظر خواص فیزیکی و سایر خواص و همچنین ارزش افزوده با قسمتهای دیگر فرق دارد. البته برنامهریزیها برای ورود کامپاند به مراحل بالاتر نیز انجام میشود. یکی دیگر از زمینه هایی که در آن ورود پیدا کردیم، تولید خانه های پیش ساخته است. همیشه بیشترین سرمایهگذاریها ملی در بخش ساختمان بوده است و تاکنون نیز کاری روی این قضیه انجام نشده است و تلاش کردیم در خانههای ساخته شده علاوه بر ایجاد آسایش، اصول کمتر مصرف شدن انرژی را نیز مد نظر قرار دهیم که حتی در برخی از اوقات خود خانهها تولید انرژی میکنند و در حال حاضر ظرفیت تولید یک میلیون خانه را با ارزش 50 میلیارد دلار داریم و قصد داریم این ظرفیت را به چندین میلیون برسانیم.
_ احداث یک میلیون خانه رقم بزرگی است. آیا برنامهریزیهای گیتی پسند به طور دقیق انجام شده است؟
*** بله. تنها موردی که در حال حاضر به آن نیاز داریم مکان، امکانات و نیروی انسانی است و حتی در نظر داریم این خانهها را در آینده به صورت مبله و با سیستمهای هوشمند در اختیار مشتریان قرار دهیم. البته قضیه بازاریابی را نباید فراموش کنیم. خود عراق الان نیاز به 3 میلیون خانه دارد. الجزایر بازار خوبی برای این خانهها است. این شوخی و یا جوک نیست. این مقوله یعنی قطع وابستگی به نفت. من به شما قول می دهم، در صورتی که خط تولید این خانه ها راه بیفتد، ما ایران را از صادرات نفت بی نیاز می کنیم. در سایر صنایع نیز تلاش داریم به محصول نهایی دست پیدا کنیم. حتی اگر آفتابه لگن باشد نباید بگذاریم از چین وارد شود. در بخش مواد معدنی نیز، گیتی پسند خود مواد خام را از معادن دریافت میکند تا با اصول مدیریتی تعریف شده بتواند در بازارهای جهانی و اروپایی به رقابت بپردازد. هرچه بزرگتر میشویم باید برنامهریزیهای بازاریابی دقیقتری انجام دهیم. در بخش کشاورزی یکی از بزرگترین مشکلات کشور استفاده از سیستمهای آبیاری است که راندمان کمی دارند و گیتی پسند با سرمایهگذاری روی این موضوع سعی در استفاده از سیستمهایی را دارد که در سطح دنیا بیش از 98 درصد راندمان کاری به ارمغان میآورد.
_ حمایتهای دولتی از گیتی پسند چگونه بوده است؟ برای شما راضیکننده بوده است؟
*** با توضیحاتی که داده شد به طور حتم جواب خود را دریافت کردهاید. مسئولان ما باید اصول بنیادین اقتصادی جهانی را که در جاهای مختلف دنیا موفقیت آمیز بوده دریافت کرده و این اصول را با توجه به فرهنگ کشورمان بومیسازی کنند. در زمان جنگ هم امام میفرمودند بروید ببینید دیگران چه میکنند؟ برای جنگ با تانکها و دشمن تا دندان مسلح باید شیوههای فرماندهی را پیدا میکردیم. بهترین شیوه اقتصادی دنیا شیوه خوشهای است. البته در کشور ما برعکس است. میگویند کسی که چند واحد را زیر مجموعه دارد اگر یکی زمین خورد بقیه هم میآید پایین در صورتیکه اینچنین نیست. در این بخش ثبات تولید از اهمیت ویژهای برخوردار است. این روش راه مبارزه با تک محصولی است. فرض کنید یک نفر در کار پارچه پشمی است و فرهنگ استفاده جامعه دیگر این نوع پارچه را نپسندید. چقدر مشکل پیدا میکند؟ به دنبال آن کارخانهجات نساجی از دم بسته میشود. اما در سیستم خوشهای اگر یک جا مشکل پیدا شد، مدیریتها به سمت جای دیگر سوق پیدا میکند. این عمل توجیه اقتصادی دارد و با استفاده از این روش حتی میتوان در بازارهای جهانی با حداقل قیمت رقابت کرد. اما نکتهای که در حال حاضر با آن مواجه هستیم بستن LCهای داخلی است که دست و پای تولیدکنندههای کشور را بسته و جالب اینکه این موضوع در سال جهاد اقتصادی صورت گرفته است. داریم تمام پارامترهای چرخش مالی را در تولید از دست میدهیم. دیگر وامی در کار نیست. همیشه رسم بر این بود که یک شخص با دادن وثیقه معتبر به باز کردن LCاقدام میکرد و به طور مثال از فولادمبارکه مواداولیه خریداری میکرد اما با بسته شدن این مورد که به راحتی نیز انجام شد دیگر قدرت تولید از بین رفته است. در واقع مکانیسمی را که به راحتی همافزایی تولید میکرد، تعطیل کردند .بورس هم که فقط نقدی کار میکند. از کجا سرمایه بیاوریم؟ وام که نیست. از پارسال هم گفتند چرا از بودجه مردمی استفاده میکنید؟ جالب است، اینها تازه باید خوشحال باشند یک مجموعه در حال کار کردن است بدون اینکه هزینهای روی دوش دولت داشته باشد. ما بودجههای سرگردان مردمی را جمعآوری کرده و با آن تولید ملی انجام میدهیم. در واقع مسئولان اقتصادی به آرامی و محترمانه میخواهند تولیدکننده را حذف کنند. ولی من به فرمان آنها نیامدم که به فرمان آنها بروم. به روش آنها نیامدم که به روش آنها اقدام کنم. ما نیتی داریم که در پی آن حرکت کرده و خداوند هم حفظ میکند.
_ میدانید که شایعات زیادی برای گیتی پسند مبنی بر ایجاد ورشکستگی وجود دارد و این موضوع نگرانیهای بسیار جدی را برای مردم به عنوان سرمایهگذار در این گروه به وجود آورده است. این شایعات از کجا شکل گرفته و شما برای رفع آن چه اقداماتی را انجام دادهاید؟
*** در ابتدا بگویم کسانی که این برنامهریزیها را انجام میدهند در واقع این مشکلات را هم به وجود می آورند. چنین مشکلاتی در اثر تبلیغات عوامل صهیونیستی به وجود آمده است و به همین دلیل برای رفع این موضوع از اداره اطلاعات درخواست کردهایم با پیگیریهای خود این عوامل را شناسایی کند. در کنار این مقوله در شرکت گیتی پسند از نیمه دوم سال گذشته برای از بین بردن جو روانی بحث اموال و انبارگردانی مجدد را انجام دادیم که به توصیه دوستان زیر نظر 30 نفر از نمایندگان دادگستری و سایر دستگاههای ذیصلاح مانند اطلاعات انجام شد و به ارزیابی سرمایه و کالاهای موجود پرداختیم - البته در قیمت گذاری کالاها حداقل قیمت مد نظر قرار داده شد- و مشخص شد سرمایه موجود بیش از حد تصور است. تمام این کارها برای جلوگیری از آسیبهایی بود که میخواستند به شرکت وارد کنند. مجددا یاداوری می کنم این برنامهها برای جلوگیری از هرگونه شایبه زیر نظر 30 نفر از نمایندگان دادگستری و سایر دستگاههای ذیصلاح مانند اطلاعات انجام شده است. دومین موردی که انجام دادیم برگزاری تورهای مختلف برای بازدید از گیتی پسند بود و اعلام کردیم هر شخصی تمایل دارد از گروه صنایع گیتی پسند بازدید داشته باشد آزاد است و این دو مورد نشان میدهد این گروه تولیدی هیچ گونه مشکلی ندارد. درست است که دشمنان سنگاندازی میکنند اما باید طبق اصول صحیح و طبق فرمان خداوند جهاد کرد. آنها همیشه سنگاندازی کرده و سعی در از بین بردن عوامل تولید کشور دارند، اما ما هم باید با دلسوزی برای کار خود برنامهریزی کرده تا بتوانیم نقشههای آنها را خنثی کنیم. ما با فرهنگسازی و کشف استعدادهای تولیدی خود مشکلات را شناسایی کرده و سعی در برطرف کردن این مشکل میکنیم و به طور حتم امدادهای الهی نیز ما را یاری میدهد. از آماده خوری باید پرهیز کنیم. تا حضرت علی (ع) دست در حلقه خیبر نینداخت، خیبر کنده نشد. امروز باید فرهنگ بهرهوری در جامعه و جوانان رویش پیدا کند. همه ما در برابر نعمتهای الهی مسئول هستیم. آن استاد دانشگاه در برابر کشف استعداد دانشجویان خود در نشان دادن راه صحیح مسئول است. ما نیاز به رشد سرو گونه در جامعه داریم. یک سرو ذر ابتدا نمیتواند ادعا کند من از گندم بالاتر زدم بلکه انتظار میرود دستکم پس از 20 سال 10 متر ارتفاع داشته باشد. این حالت رخوت در جامعه به خصوص مذهبیان باید از بین برود. مذهب فقط به اعتکاف نیست. به قول آقای فاضل به عنوان یک کارشناس دینی که 70 سال سابقه داشت هیچ کاری بهتر از خدمت رسانی به خلق نیست.