معرفی وبلاگ
مقام معظم رهبري: بخش مهمی از جهاد اقتصادی مسئله‏ ى تولید ملی است که اگر ملت با همت، عزم و آگاهی و با همراهی و برنامه ریزی درست مسئولان بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند بدون تردید بر چالشهایی که دشمن ایجاد می کند غلبه خواهد کرد. با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، این وبلاگ به طور تخصصی به موارد مربوط به شعار امسال؛ تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی واخبار مربوط وموارد مرتبط می پردازد. ب
دسته
تبلاگهاي توليد ملي
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 170732
تعداد نوشته ها : 60
تعداد نظرات : 4

 حمايت از توليد ملي

وبلاگ تولید ملی-همایش اقتصاد مقاومتی

تولید ملی

Rss
طراح قالب
سید جعفر فاطمی نوش آبادی

+

ياد دادند به ما نخل كمر تا نكنيم

آنچه داريم زبيگانه تمنا نكنيم 

شاعر: حامدعسكري

 

+

آن طرح نويي كه در سر حافظ بود

ماآمده ايم تا در اندازيم اش

استاد مصطفي محدثي خراساني

 

 

+ سال توليد ملي

ابر باد و مه و خورشيد و فلك در كار اند ...

 

+

ملت از خدمت و ايثار و وفا غافل نيست

خلق اگر ياد نكردند، خدا غافل نيست

مهدي چناري

 

+ماجرا اين است كم كم كميت بالا گرفت   جاي ارزشهاي ما را عرضه ي كالا گرفت

مرحوم سيد حسن حسيني 

نمونه اي از تجربيات مصرف كننده ايراني

 دو كيسه شير را كه از دست فروشنده مي خرم مي گويد 1800 تومان . گران شده ؟ بله لبنيات كلا گران شده . به خانه كه مي رسم وقتي كيسه را از پلاستيك خارج مي كنم تا درون يخچال جاي دهم نور لامپ به جاي  هديه روشنايي همچون تيري در قلب  من نشسته و ديگ عصبانيتم را به حد انفجار نزديك مي كند.

 

بله نصف كيسه هاي شير خالي  از شير و در عوض پر از هواست. تصميم به آزمايش تجربي مي گيرم. 3 ليوان بيشتر پر نمي كند و اين در حالي است كه يادم مي آيد دو سال پيش وقتي ميهماني بودم ، مادرم با آن 6 ليوان را پر مي كرد.

 

 مسئله

 حكايت توليد ملي و ايراني  نه در همه موارد بلكه در اكثريت قريب به اتفاق ،  داستاني نزديك به اين حكايت را يدك مي كشد. حكايتي كه در آن توليد كننده در پي فريب خريدار است و خريدار چاره اي جز خريد ندارد و هنگامي كه مفري براي عدم خريد بيابد قطعا از كالاي خارجي با آغوش باز استقبال مي كند تا از شر چنين توهين و فريبي خلاصي يابد. متاسفانه  نگرش توليد كنندگان ملي و ايراني در فروش كالاها همچنان در نگرش و فلسفه فروش جاي مانده و براي همين منطبق با اين فلسفه هدف خود را بالا بردن فروش مي دانند و اگر بتوانند اينكار را با فريب مشتري نيز انجام مي دهند. در اين نگرش بر خلاف نگرش بازاريابي آنچه مطرح نيست رفع نياز مشتريان بوده و تمركز تنها بر جيبهايي پر شده از اسكناس است. چنين روش و نگرشي در دراز مدت چنان حس تحقير در مشتري را برانگيخته كه مشتري در اولين فرصت كالا خود را عوض مي كند.چنين مشكلي آنجا نمود بيشتري مي يابد كه در بسياري از موارد مانند مواد غذايي ، كالاهاي مصرفي عادي ، خودرو و غيره مشتريان ايراني در انحصار خريد كالاهاي ايراني بوده و براي همين تن به چنين تحقيرهايي داده  وروز به روز نيز در ضمير خود با حجم انباشته اي از اين رفتارها روبرو مي شوند و روزي كه كالايي خارجي مشاهده كننده با نفرت تمام خود را از اسارت كالاهاي ايراني رهانيده و با احساس فراغ بال و آزادي كالاي خارجي را پذيرا مي شوند.

 

وقتي راه حل در فرهنگسازي مردمي نيست

 در چنين شرايطي كه توليد كننده ايراني كاسب كارانه در پي فريب و استثمار مصرف كننده ايراني است سوال مطرحي كه شكل مي گيرد اين است كه آيا فرهنگ سازي مردم مي تواند راهگشا باشد؟آيا مي توان با تحريك عرق ملي و يا مذهبي مردم را به خريد كالاي ايراني واداشت؟آيا حس ملي و مذهبي مي تواند بر نفرت ايجاد شده در ساليان غلبه كند؟آيا مي تواند جلوي احساس نياز شديد به آزادي و واكنش طبيعي فرد به احساس فريب خوردگي را بگيرد؟ تناقض در اين دو حيطه آنقدر آشكار است كه مي توان گفت چنين تحريكات ملي و مذهبي طوق شكست را از پيش بر گردن خود خواهند كشيد. اگر هم عده اي از مردم با اين تحريكات به غليان كشيده شوند با ادامه رفتار و نگرش فريب گونه و فرصت طلبانه  توليد كننده ايراني قطعا به عقب كشيده خواهند شد. مطمئنا در چنين شرايطي توليد كننده بي اخلاق ايراني شرايط پيش آمده را تنها به عنوان طعمه اي لذيذ و احتمالا زود گذر ديده و در گردنه بازار براي شكار آن به كمين خواهد نشست. چنين  واكنش محتملي در برابر آن احساسات به هيجان درآمده قطعا اثري بسيار تخريبي بر ذهن مصرف كنندگان بر جاي خواهد گذاشت.

 

وقتي راه حل در حمايت دولتي هم نيست

 هميشه وقتي صحبت  حمايت از كالاي ايراني مي شود ديدگاه سنت شده ايراني به سمت دولت چرخيده و انتظار اول از دولت مي رود كه ازكيان ايران و ايراني به دفاع برخيزد.واضح و مبرهن است كه اين انتظار نيز بيهوده و بي حاصل است. توليد كننده بي اخلاق و بي علم ايراني قطعا از اين فرصت نيز سو استفاده خواهد كرد. در اين حالت انحصارهاي ايجاد شده كه به اسم حمايت از كالاي داخل از سوي دولت و مجلس به هيجان در آمده ايجاد مي شود باز براي توليد كننده همچون كمين گاهي  بيش نيست. در اين حالت نيز توليد كننده موضوع را فرصتي براي  چهار نعل تاختن قلمداد كرده و جز اين نيز نمي تواند در سر داشته باشد چون نه علمي براي بهبود دارد و نه اخلاقي براي سو استفاده نكردن و به ناچار اين فرصت را كه به درستي كوتاه مدت مي داند بايد بر خر مراد بنشاند.

 

چاره چيست؟

 همانطور كه ديده مي شود در بسياري از موارد توليد كننده ايراني به دليل عدم توانايي در توليد مناسب به فريب روي آورده و از حمايتهاي مردمي و دولتي نيز سو استفاده مي كند چرا كه ابزار ديگري براي پيشرفت نمي شناسد. دليل اين امر در نگرش غلط توليد كننده به بازار و همچنين عدم علم جهت بهبود محصول خود نهفته است.

 

الف )  اگر توليد كننده بداند حمايت بي دليلي از او نمي شود و از طرفي بداند چاره راه سود آوري در چيست قطعا به سمت آن روانه خواهد شد. براي همين مي بايست علم بهبود محصول را به او آموخت.توليد كننده ايراني در بسياري از موارد از بديهي ترين امور توليد و بهبود و فروش كالا بي اطلاع است و حتي نمي داند كه نمي داند و براي همين در جهل مركب تا ابد باقي خواهد ماند.پس بهترين خدمت  از توليد ملي نه حمايت بي دليل  و بي خاصيت از آن بلكه در علم آموزي به توليد كنندگان است.

 

ب ) اگر توليد كننده نگرش خود به بازار را از نگرش سنتي و بي اخلاق  فروش به سمت نگرش نياز محور بازاريابي و نياز بلند مدت بازاريابي اجتماعي تغيير دهد خواهد دانست كه فريب مشتري دردي را از او دوا نكرده و در دراز مدت  موجب خروج او از بازار خواهد شد.در اين حالت است كه ضرورت فرهنگ سازي  در توليد كنندگان بيش از فرهنگ سازي براي مردم احساس مي شود.اي كاش به جاي تمركز بر دولت و مردم براي حمايت بي چون و چرا از برخي  توليد كنندگان بي علم و اخلاق ، بر فرهنگ سازي و اطلاع رساني به توليد كنندگان تمركز كنيم. زيرا رفتار اين دسته از توليد كنندگان موجب سوزانيده شدن تر و خشك توليد كنندگان ايراني شده و در دراز مدت نام ايراني بر كالا را به عنوان يك قلم بدهي و ضعف در آورده اند.

 

نتيجه : رفتار خيانت گونه حق طبيعي مصرف كننده ايراني

 همانطور كه بيان شد مشكل توليد ملي از دو سرچشمه بي اخلاقي و بي علمي توليد كنندگان رنج مي برد.براي رفع اين موضوع مي بايست به جاي تمركز بر فرهنگ سازي مردمي و مشتريان به فرهنگ سازي در علت اصلي ماجرا يعني توليد كنندگان پرداخت. فرهنگ سازي مردمي به وسيله شعارهاي ملي و مذهبي تنها در مواردي كاربرد دارد كه توليد كننده اي با اخلاق و علم كالايي توليد كرده و مصرف كننده ايراني براي فخر فروشي كالاي خارجي را با آن جايگزين مي كند.  اگر توليد كننده ايراني واجد دو مشكل گفته شده باشد و از طرفي  آن را چاره نكند مي بايست همچون حكومتهاي ستمكاري چون صدام و حكومت ساسانيان با مردمي روبرو باشد كه خيانت گونه اما به حق به استقبال خارجي و اجنبي مي شتابند و خوشحالند از اينكه يك  هموطن به نابودي مي رود چرا كه از دست ظلم او به ستوه آمده اند. در اين وضعيت حق تنها با مردم و مشتريان  مظلوم  است.

 

 

منبع:الف

نويسنده: دكتر علي كاظمي*

خريد و حمايت از توليدات و محصولات ساخت داخل كشور در ابعاد بين المللي، ملي و محلي مي تواند آثار مثبت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، فني، قانوني، علمي و تحقيقاتي فراواني را برجاگذارد، اين نوشته تلاش دارد در راستاي نام گذاري سال 1391 بنام توليد ملي حمايت از كار و سرمايه ايراني از سوي مقام معظم رهبري امام خامنه اي حفظه الله 91 مزيت اين حركت عظيم را مورد اشاره قرار دهد.

الف:مزاياي اقتصادي ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

1- حفظ مشاغل موجوددربخش هاي توليدي، بنابراين حفظ وضع موجود اشتغال دركشور

2- گسترش وايجاد مشاغل جديد به واسطه فراهم شدن تقاضاي جديدبراي محصولات موجود وخدمات جديد و در نتيجه كاهش نرخ بيكاري

3- گسترش چرخه هاي توليد به صورت مستقيم وغير مستقيم بنابراين تقويت بنيان هاي امنيتي و دفاعي كشور

4- افزايش توان پولي، مالي و اعتباري كشور و افزايش قدرت وام دهي به ساير كشورها

5- افزايش درآمد هاي ناشي از ماليات و افزايش منافع جمعي مردم

6- سالم سازي و تقويت فرآيند هاي توليد، توزيع و مصرف كشور

7- صرفه جويي هاي اقتصادي بواسطه استفاده بهينه از تجهيزات توليد و صرفه جويي هاي ناشي از مقياس توليد

8- كاهش قيمت تمام شده محصولات بواسطه توليد انبوه

9- رقابتي شدن فضاي كسب و كار و بدنبال آن افزايش منافع مردم

10- تقويت بورس اوراق بهادار به واسطه افزايش قدرت توليدي و مالي شركت ها

11- استفاده و بكارگيري سرمايه هاي خرد و كلان آحاد جامعه و امكان سرمايه گذاري آن در بخش هاي توليدي

12- جلوگيري از انتقال سرمايه ها به خارج ازكشور بواسطه فراهم شدن زمينه هاي بكارگيري سرمايه ها در فرآيند توليدات داخلي

13- جذب سرمايه هاي خارجي به دليل صرفه اقتصادي براي سرمايه گذاران

14- كاهش وابستگي ارزي به كشور هاي بيگانه وتقويت پول ملي واتكاء به آن در معاملات و مبادلات اقتصادي

15- حركت بخش هاي اقتصادي به سمت تجارت واقعي و كاهش واسطه گري هاي زائد

16- كاهش حجم و وزن اقتصادزير زميني وحركت به سمت شفافيت اقتصادي

17- افزايش درآمدهاي مردم وانگيزه بخش خصوصي براي سرمايه گذاري هاي مطمئن

18- كمك به مثبت شدن تراز تجاري كشوربه دليل كاهش نيازهاي وارداتي

19- مقابله با تحريم هاي اقتصادي كشورهاي ديگر و افزايش توان اقتصادي وبالارفتن قدرت چانه زني در معاملات بين المللي

20- كاهش وابستگي به درآمد هاي نفتي در مصارف جاري كشور و زمينه سازي سرمايه گذاري در آمدهاي نفتي براي طرح هاي عمراني و سرمايه گذاري هاي كلان

22- كاهش صادرات مواد خام و بسترسازي ايجاد و افزايش ارزش افزوده بر روي مواد خام در كشور

23- افزايش درآمد هاي دولت بواسطه افزايش فعاليت هاي اقتصادي و توليدي كشور

24- كاهش نقش تصدي گري دولت بواسطه فعال شدن بخش هاي خصوصي و تعاوني  و بنابراين شكل گيري ساختارهاي نظارتي دولت به عنوان وظيفه اصلي حوزه حاكميت

25- كاهش تورم به واسطه افزايش توليد و ايجاد تعادل در عرضه و تقاضا

26- تخصيص بهينه منابع مالي و سرمايه اي و سازوكارهاي توليد، توزيع و مصرف در كشور

27- جلوگيري از انتقال ارز بواسطه تامين نيازها از توليدات داخلي و تقويت صادرات و كسب مزيت رقابتي در جهان

28- كاهش مشكلات مربوط به حمل و نقل و گمرك ناشي از واردات كالا و كاهش تورم ناشي از كمبود عرضه بواسطه افزايش توليد

29- امكان حضور واقعي در مناطق آزاد تجاري جهان بواسطه افزايش توليدات داخلي و بالا رفتن قدرت رقابت جهاني و تقويت صنايع دستي و بستر سازي جذب گردشگر خارجي

30 - بازسازي وبهسازي سياست هاي مالي و پولي كشور بواسطه ضرورت هاي اجتناب ناپذير

31- برقراري روابط منطقي در تقاضا و عرضه محصولات بنابراين تعادل قيمت ها و تأمين منافع جامعه

ب: مزاياي فرهنگي و اجتماعي ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

32- گسترش و تقويت همبستگي هاي فرهنگي و اجتماعي داخل كشور بواسطه مصرف محصولات ملي و محلي

33- افزايش اعتماد به نفس و تقويت باورهاي فرهنگي و اجتماعي و كاهش آثار تحريم هاي جهاني در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، روحي و رواني جامعه 

34- تقويت باورهاي اسلامي– ايراني و ملي و كاهش وابستگي هاي فرهنگي و اجتماعي به بيگانه و احساس همزاد پنداري از طريق مصرف كالاهاي ايراني در بين مردم

35- جلوگيري از آثار مخرب مصرف كالاهاي خارجي در ابعاد فرهنگي و اجتماعي بواسطه مصرف توليدات ملي

36- حفظ آثار فرهنگي جامعه برا ي نسل حاضر و نسل هاي آينده و فرهنگ سازي كار و تلاش و خدمت به كشور

37-  دفع فرهنگ بيگانه و تأثير گذاري بر فرهنگ بيگانه از طريق انتقال تكنولوژي و صادرات به كشورهاي ديگر

38- خنثي سازي حملات فرهنگي دشمن در جنگ نرم و كاهش ناهنجاري هاي اجتماعي بواسطه كاهش تورم و بيكاري

39- نهادينه كردن استقلال فرهنگي و اجتماعي به واسطه استقلال توليدي و اقتصادي

40- محصولات توليد شده به دست مردم مسلمان كشور و بنابراين اطمينان به رعايت الزامات اعتقادي در فرآيندهاي توليد كه فقدان آنها مي تواند اثرات وضعي نامطلوب بر مصرف كننده برجاگذارد

41- احساس هويت ملي بنابراين تلاش در جهت تكريم ايراني بودن وغرور ملي

42- ارائه الگوئي عيني وعملياتي براي ساير كشورهاي مسلمان جهان از طريق دستيابي به اهداف مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي بواسطه حمايت و مصرف توليدات داخل

43- تقويت فرهنگ شيعه – مسلمان و ايراني به جاي تقويت فرهنگ هاي بيگانه و الحادي

44- كاهش مشكلات فرهنگي بواسطه ي كاهش جابجايي هاي غير ضروري نيروي انساني در بخش هاي توليدي

45- فرهنگ سازي مصرف توليدات ايراني و انتقال سينه به سينه اين فرهنگ به نسل هاي آينده

ج: مزاياي علمي، آموزشي و پژوهشي ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

46- بومي شدن تكنولوژي هاي مختلف در حوزه توليد از طريق آزمون و مهندسي معكوس

47- بومي شدن علوم مختلف از طريق بكارگيري آن ها در عرصه توليد وعمل

48- آزمون نظريه هاي علمي در صحنه توليد و استخراج نتايج علمي و كاربردي از آن ها و در نتيجه تبديل آن ها به متون علمي مورد نياز بخش هاي مختلف دانشگاهي كشور

49- آزمون تجارب جديد در حوزه توليد و به دنبال آن افزايش توانمندي هاي علمي و كاربردي

50- برقراري ارتباط واقعي بين صنعت و دانشگاه بواسطه احساس نياز اجتناب ناپذير هر دوي آنها به همديگر

51- امكان تبديل شدن دانش به ثروت و تجاري شدن علوم مختلف

52- شكوفا شدن استعدادهاي فردي، جمعي و سازماني در فرآيندهاي توليد

53- عدم ترس از شكست و تلاش براي كسب تجربه از شكست ها براي موفقيت هاي آينده در عرصه توليد

54- آموزش ويادگيري علمي – تجربي نيروهاي انساني در فرآيندهاي توليد، توزيع و مصرف

55- توسعه نيروي انساني و افزايش توانمندي ها و مهارت هاي مورد نياز آن ها در عرصه هاي مختلف توليد

56- فراهم شدن و امكان اصلاح و بازسازي ساختارهاي خرد و كلان مديريتي كشور بواسطه نيازهاي اجتناب پذير

57- استفاده بهينه از منابع انساني وتحقق شايسته سالاري در فرآيندهاي مختلف توليد و برقراري عدالت سازماني در حوزه نيروي انساني

58- صادرات دانش بومي  وتوانمندي هاي تكنولوژيكي به ساير كشورها

59- تخصصي شدن توليدات بنابراين تقويت مباني علمي و كاربردي حوزه توليد در كشور

60- افزايش كيفيت و كميت توليد با استمرار آن و كشف و اجراي راه حل هاي بهتر در توليد

61- افزايش اعتماد مردم به توليدات بواسطه ورود متخصصان به عرصه هاي توليد كشور

د: مزاياي محلي و استاني ناشي از توليد ملي و حمايت از كا ر و سرمايه ايراني

62- جلوگيري از مهاجرت افراد به شهرهاي ديگر به واسطه فراهم شدن زمينه هاي توليد محلي و استفاده بهينه ازظرفيت ها وامكانات محلي و استاني در كشور

63- جلوگيري از فرار مغزها به ساير كشورها بواسطه  فراهم شدن امكان بكارگيري تخصص ها در بخش هاي مختلف توليدي كشور

64- استفاده از نيروهاي انساني متخصص محلي بنابراين كاهش قيمت تمام شده محصولات

65- افزايش جذب گردشگران اقتصادي، فني و فرهنگي به كشور بواسطه افزايش قدرتمندي هاي توليدي و اقتصادي كشور

66- بستر سازي توسعه پايدار در ابعاد خرد و كلان در بخش هاي ملي و محلي

ر: مزاياي سياسي و قانوني ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

67- تقويت قدرت چانه زني نظام و كشور در عرصه هاي بين المللي در حوزه مسائل سياسي امنيتي

68- كاهش فشارهاي سياسي بيگانگان و تنظيم شدن قوائد بازي هاي سياسي در جهان به نفع كشور

69- بستر سازي تحقق برنامه هاي پنج ساله و چشم انداز بيست ساله كشور

70- ارائه چهره مثبت سياسي در عرصه هاي جهاني بواسطه قدرت توليدي بنابراين افزايش اعتبارات جهاني و افزايش قدرت پول ملي

71- اصلاح و بازسازي قوانين حوزه هاي اقتصاد و توليد به واسطه احساس نياز كشور به آن ها

72- وضع قوانين، آئين نامه و دستورالعمل هاي مورد نياز در بخش هاي مختلف توليدي و اقتصادي كشور به دليل ضرورت هاي اجتناب ناپذير

73- ايجاد ابزارها و ساختارهاي نظارتي كارآمد بر عملكرد بخش هاي توليدي و تلاش مسئولين براي آسان سازي فرآيندهاي توليدي و اقتصادي كشور

74- رعايت شرايط احراز افراد و سازمان ها براي ورود به بخش هاي توليدي و اقتصادي بر اساس الزامات و شرايط مورد نياز و به هنگام

ز: مزاياي بازاريابي و بازارداري ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

75- دسترسي راحت به خدمات پس از فروش در عرصه هاي مختلف توليد

76- دسترسي توليدكنندگان به نيازهاي واقعي مردم

77- تنوع توليدات و تأمين نيازهاي آحاد جامعه و طراحي محصولات جديد متناسب با نيازهاي روز جامعه

78- كاهش زمينه هاي رانت خواري و دريافت پورسانت هاي كلان بواسطه خريدهاي غير ملي

79- نوسازي و بازسازي خطوط توليد و به روز شدن آن ها و بنابراين كاهش قيمت تمام شده محصولات

80- مصرف محصولات داخلي و انتقال نقطه نظرات مصرف كننده به بخش توليد باعث بسترسازي اصلاح و رفع معايب كالا مي گردد

81- ارائه محصولات براساس سليقه مصرف كنندگان بنابراين رعايت اصول بسته بندي و ظاهر زيبا

82- اصلاح و بازسازي مستمر توليدات بنابراين دستيابي به كيفيت مورد نياز، مشابه و بهتر از كالاهاي خارجي

83- تكريم و حمايت واقعي از مصرف كننده به جهت تأمين شرايط آن ها

84-فراهم شدن رضايت مشتري بنابراين وفاداري به خريد و تكرار آن

85- فراهم شدن زمينه تبليغات دهان به دهان بواسطه مصرف توليدات ملي

86- جهانگرايانه شدن محصولات ايراني و حضور و نفوذ در بازارهاي جهاني

87- افزايش قدرت چانه زني كشور در ورود به سازمان تجارت جهاني

88- حذف بخش هاي زائد اداري و تلفيق و تركيب بخش هاي موازي در ساختارهاي اداري و توليدي

89- كاهش مشكلات كارگري در بخش هاي توليدي

90- افزايش قدرت پاسخگوئي بخش هاي اداري و دولتي بواسطه درخواست هاي مستمر و دائمي بخش هاي توليد

91- تقويت و گسترش ارتباطات درون و برون سازماني

پي نوشت:

* عضو هيئت علمي دانشگاه اصفهان

rooyeshnews.com

 فراخوان جشنواره ادبيات داستاني مسير بيداري

سازمان بسيج هنرمندان تهران بزرگ برگزار مي كند:

دومين جشنواره ي ادبيات داستاني مسير بيداري ويژه ي سال 1391

مقدمه:

دميدن روح تعهد در كالبد انسانها همان هنري ست كه بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي ايران امام راحلمان از آن ياد مي كردند و سفارشي ست كه مقام معظم رهبري به آن تاكيد دارند. هنر مناسب ترين زبان براي بيان انديشه و انتقال فرهنگهاست. فرهنگ ارزشمند و هزار لايه ايران اسلامي و دوران عطف آن حقايقي جاوداني دارد كه ديدن زواياي آشكارو پنهان آن چشم دل مي خواهد و تشخيص حقيقت آن چشم بصيرت و نيز تصويري نمودن آن نه تنها نگاه هاي زيبايي شناسانه بلكه قلم هاي هنرمندانه اي را مي طلبد كه فقط از فطرت هاي پاك و زلال تراوش كند. هنر داستان نويسي زيباترين مظروف براي ظرف هنر و يكي از ابزارهاي مناسب و تاثيرگذار در عرصه ي فرهنگي هنري است.

با توجه به گستره ي استعدادهاي هنري گمنام  و نيز اهالي قلم صاحب نام در ميان بسيجيان هنرمند و هنرمندان بسيجي جشنواره ي ادبيات داستاني سازمان بسيج هنرمندان تهران بزرگ زمينه اي براي شناخت و شناساندن اين استعدادهاي هنري گمنام و نيز فرصتي ديگر جهت تراوش دگرباره قلم متعهد اهالي قلم صاحب نام است. سازمان بسيج هنرمندان تهران بزرگ افتخار دارد در دومين جشنواره ي ادبيات داستاني ميزبان قلم ها و قدم هايي باشد كه به مقصد توليد آثار اثر گذار به حركت در آمده است.

اهداف جشنواره:

1- شناسايي استعداد هاي درخشان در هنر نويسندگي كشور و ارتقا بخشيدن به ادبيات داستاني متعهد در فضاي رقابتي سالم

2- توجه و تاكيد به هنر ادبيات داستاني بر اساس فرمايشات موكد مقام معظم رهبري به عنوان ركن اساسي حركات هاي بنيادي ادب و هنر

3- رشد و ارتقاء توانايي هاي اهل قلم در زمينه هاي تكنيكي و محتوايي آثار از طريق انتخاب و ارائه ي الگوهاي برتر

4- كشف سبك و نگاه هاي خلاقانه و نوين ادبيات فارسي در پرداخت آثار و موضوعات مختلف

5- توجه به ارزش انديشيدن و تفكر متعهدانه در بستر سازي و مبارزه با هر آنچه مخالف رشد و ارتقا معنوي انسانهاست

موضوعات جشنواره:

1- آرمان ها، ارزش ها و هويت اسلامي و ايراني و دستاوردهاي انقلاب اسلامي

2- امام خميني (ره)

3- مقاومت و بيداري اسلامي

4- توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ي ملي

5- موضوع آزاد

بخش هاي جشنواره:

الف) داستان كوتاه

ب) داستان خيلي كوتاه

شرايط شركت در جشنواره:

1- تكميل و ارسال فرم فراخوان جشنواره (به زودي در همين وبلاگ قرار خواهد گرفت) به همراه رو نوشت صفحه ي اول شناسنامه و رونوشت كارت ملي و دو قطعه عكس 4*3

2- آثار پيش از اين نبايد در جشنواره يا مسابقه اي شركت داده شده يا در كتاب و رسانه اي به چاپ رسيده باشد.

 3- آثار ارسالي حتي المقدور تايپ شده، روي يك طرف كاغذ( A 4 ) و يا بر روي سي دي در قالب نرم افزار

(2003  WORD ) ارسال گردند.

4- هر متقاضي مي تواند تا سه اثر خود را جهت شركت در جشنواره ارسال نمايد.

6-  آخرين مهلت ارسال آثار فقط تاريخ 91/5/25 ميباشد و اختتاميه جشنواره در نيمه دوم شهريور 1391 با معرفي آثار برگزيده برگزار ميگردد.

7- از هر نويسنده صرفا يك اثر از آثار ارسالي وي در مسابقه شركت داده خواهد شد. (اثر برگزيده ي شخص به انتخاب داوران جشنواره)

8- تعلق آثار ارسالي به خود متقاضي ضروري است و مسئوليت قانوني ارسال آثار غير به عهده ي متقاضي خواهد بود.

9- بازگردان آثار ارسالي مقدور نمي باشد.

10- تمامي شركت كنندگان مدارك  خود را (عكس وكپي شناسنامه وكارت ملي) ميبايست صرفا از طريق پست به صندوق پستي جشنواره تا تاريخ 25/5/91  ارسال كنند.

11- آثارپس از دريافت فرم ثبت نام از پايگاه اينترنتي جشنواره  به چند  روش ارسال ميگردند:

*صندوق پست الكترونيكي جشنواره:

MASIREBIDARI@YAHOO.COM

*پايگاه اينترنتي جشنواره:

HONARMAND16.BLOGFA.COM

*حضوري و پست به آدرس: ميدان بهمن –خ دارابي-نبش چهارراه امام ياري – پ 49 كانون بسيج جامعه هنرمندان ناحيه شهيد رجائي

*صندوق پستي جشنواره:116-18195 (جهت ارسال عكس وكپي شناسنامه وكارت ملي)ضمنا شركت كنندگان ميتوانند از اين طريق هم آثار خود را به دبيرخانه ارسال كنند.

*شماره تلفن ارتباط با مسئول برگزاري جشنواره :ميلاد جباري مولانا09199016131

*شماره تلفكس دبير خانه 55642510

نحوه ي داوري:

- آثار رسيده در سه گروه سني نوجوانان (12 تا 18 سال)، جوانان (19 تا 29 سال) و بزرگسال (30 سال به بالا) به طور جداگانه داوري گرديده و از هر كدام از سه گروه فوق سه نفر به عنوان برگزيده انتخاب خواهند شد.

- آثار برگزيده جوائز نفيسي اهدا خواهد شد ودر يك كتاب تحت عنوان جشنواره مسير بيداري به چاپ خواهند رسيد .

- تمامي شركت كنندگان در انتهاي جشنواره به عضويت انجمن ادبي بسيج هنرمندان تهران بزرگ در مي آيند.

- شركت در جشنواره براي عموم هنرمندان آزاد ميباشد.

- داوران جشنواره از اساتيد صاحب نام  رشته نويسندگي در كشور ميباشند كه در آينده اي نزديك نام آنها اعلام خواهد شد*

بازخواني كلام حضرت امام خميني عليه الرحمه

در باب توليد ملي و خودكفايي اقتصادي

 

با توجه به نامگذاري سال1391بنام "توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني" و در آستانه سالگرد ارتحال ملكوتي بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي حضرت امام روح الله (اعلي الله مقامه الشريف) بر آن شديم تا انديشه ها و كلام آسماني آن پير حكيم را در باب اين شعار پرمغز و غني مورد بازخواني گذرا قرار دهيم كه خوانندگان عزيز را به مطالعه و انتشار آن توصيه مي نماييم.

 

****************

 

الف) صحيفه امام:

 

 

 

اعتماد به نفس و توجه به توليد داخلي

 

"آنها كه اين صنعت هاي بزرگ را درست كردند، آنها هم انسان‏هاي يك سر و دو گوشي هستند كه مثل ساير انسان‏هايند؛ منتها قبل از ما بيدار شدند و ما را خواب كردند، قبل از اينكه ما بيدار شويم آنها بيدار شدند و هم خوشان را صرف اين كردند كه با ايادي خودشان مستقيماً يا به طور غير مستقيم ما را غافل كنند، ما را خواب كنند و به ما تزريق كنند به اينكه شما نمي توانيد".                       

 

 

 

وابستگي اقتصادي:

 

"شما مي دانيد كه اگر يك مملكت در اقتصاد، خصوصا اين رشته اقتصاد كه نان مردم است؛ در اين، احتياج به خارج پيدا بكند و يك احتياج مبرمي كه نتواند خودش را اداره كند خودش را و بايد ديگران او را اداره كنند. اين وابستگي اقتصادي آن هم در اين رشته، موجب اين مي شود كه ملت ايران، مملكت ايران، تسليم بشود به ديگران".

 

 

 

قبح واردات:

 

"چقدر براي يك مملكت عيب است و سرشكستگي كه دستش را دراز كند طرف آمريكا كه گندم بده، كشكول گدائيش را باز كند پيش دشمنش و از او بخواهد كه رزقش را بدهد. چقدر براي ما سرشكستگي دارد، تا اين ملت بنايش را بر اين نگذارد كه كشاورزيش را تقويت كند و بسازد به آنكه خودش به دست مي آورد، نمي توانيم استقلال پيدا كنيم".

 

 

 

القائات دشمن:

 

"با القاي تفكرات و تحقيقات خودساخته به توده هاي محروم باورانده اند كه بايد تحت نفوذ ما زندگي كرده و الا راهي براي ادامه حيات پا برهنه ها جز تن دادن به فقر باقي نمانده است".

 

 

 

بركت محاصره اقتصادي:

 

"اين محاصره ي اقتصادي را كه خيلي از آن مي ترسند، من يك هديه مي دانم براي كشور خودمان؛ براي اينكه محاصره اقتصادي معنايش اين است كه مايحتاج ما را به ما نمي دهند.وقتي مايحتاج را به ما ندادند خودمان مي رويم دنبالش، مهم اين است كه ما بفهميم كه ديگران به ما چيزي نمي دهند، ما خودمان بايد تهيه كنيم".

 

 

 

استقلال كشور:

 

 "شما حالا بايد از اول شروع كنيد و قصدتان بر اين باشد كه خودتان مستقل در همه چيز باشيد، در فرهنگ مستقل باشد، در صنعت مستقل باشيد، در زراعت مستقل باشيد؛ وقتي بنا را بر اين گذاشتيد و با اين عزم وارد ميدان شديد مي توانيد كه كشور خودتان را نجات بدهيد و كشور خودتان را مستقل كنيد و بيمه كنيد استقلال كشور خودتان را براي هميشه".

 

 

 

تحمل مشگلات:

 

"مادامي كه بخواهيم مستقل باشيم و زير بار وابستگي نرويم، بايد تحمل اين مشكلات و قدرت مبارزه با آن را پيدا كنيم".

 

 

 

تلاشگران اقتصادي:

 

 "من دست و بازوي همه كساني كه بي ادعا و مخلصانه درصدد استقلال و خودكفايي كشورند را مي بوسم".

 

 

 

رفاه حيواني:

 

 "چنانچه امروز وفاداريد در وفاداري استقامت كنيد كه شما را و كشور ملت شما را از ننگ وابستگي‏ها و پيوستگي‏ها به قدرت‏هايي كه همه شما را جز براي بردگي خويش نمي خواهند و كشور و ملت عزيزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زير بار ننگ ستم پذيري نگه مي دارند نجات مي دهد و زندگي شرافتمندانه را ولو با مشكلات بر زندگي ننگين بردگي اجابت ولو با رفاه حيواني ترجيح دهيد".

  

بازار اسلامي يا آمريكايي؟

 

 «اكنون بازارهاي كشورهاي اسلامي مراكز رقابت كالاهاي غرب و شرق شده است، و سيل كالاهاي تزئيني مبتذل و اسباب بازي ها و اجناس مصرفي به سوي آنها سرازير است و همه ملت ها را آن چنان مصرفي بار آورده اند كه گمان مي كنند بدون اين اجناس آمريكايي و اروپايي و ژاپني و ديگر كشورها زندگي نمي توان كرد

 

 

 

نفت يا نفع؟!

 

«..آمريكا از شما نفت مي خواهد و آمريكا از شما نفع مي خواهد و مي خواهد شما بازار باشيد براي او. اينها فرق نمي كند، اينها مي خواهند كه از شما استفاده بكنند، از مخازن كه خدا به شما داده آنها استفاده اش را بكنند.. والّا در آنجايي كه شما گرفتار بشويد، هيچ يك از اينها به داد شما نخواهند رسيد؛ آنها آن وقت مي گويند ما اينها را نمي شناسيم. بناي اين اشخاصي كه توجهشان به خودشان و به دنياي خودشان است، اين است كه مادامي كه به نفع آنها چيزي باشد با آنها همراهند و با آنها هم كاسه هستند، آن روزي كه ببينند اين به نفع نيست، ولو دوست شان باشد كنارش مي گذارند

 

  

 

نقش علما و كارشناسان:

 

«كشورهاي اسلامي به واسطه ضعف مديريت ها و وابستگي، به وضعيت اسفبار گرفتار شده اند كه اين به عهده علماي اسلام و محققين و كارشناسان اسلامي است كه براي جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام، طرح ها و برنامه هاي سازنده و دربرگيرنده منافع محرومين و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به درآورند

 

حرمت ارتباط با اسراييل

 

«اين جانب كرارا خطر دولت اسرائيل و عُمّال آن را به ملت گوشزد كردم كه بايد مقاومت منفي كنند و از معاملات با آنها احتزاز جويند»

 

»بر همه حرام است كه اموال مسلمين را، آن اموالي كه مال يك ملت است به باد بدهد و به دشمن‏هاي اسلام مثل اسرائيل بفروشد«.

 

 

 

نفت فروشي به اسرائيل ممنوع

 

«دولت‏هاي ممالك نفت ‏خيز اسلامي لازم است از نفت و ديگر امكاناتي كه در اختيار دارند، به عنوان حربه عليه اسرائيل و استعمارگران استفاده كرده، از فروش نفت به آن دولت‏هايي كه به اسرائيل كمك مي‏كنند خودداري ورزند

 

 

 

ب)  وصيت نامه الهي- سياسي:

 

كالاي خانه برانداز

 

و بر دولتھا و دست اندركاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلھاي آينده كه از متخصصين خود قدرداني كنند و آنان را با كمكھاي مادي و معنوي تشويق به كار نمايند و از ورود كالاھاي مصرف ساز و خانه برانداز جلوگيري نمايند و به آنچه دارند بسازند تا خود ھمه چيز بسازند

 


 

مصرفي نمودن مسلمين

 

و ازجوانان، دختران و پسران، مي خواھم كه استقلال و آزادي و ارزشھاي انساني را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فداي تجملات وعشرتھا و بي بند و باريھا و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بي وطن به شما عرضه مي شود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباھي شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپيدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگي كشيدنتان و مصرفي نمودن ملت و كشورتان به چيز ديگر فكر نمي كنند؛ و مي خواھند با اين وسايل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان« نيمه وحشي »  نگه دارند واز نمايندگان مجلس شوراي اسلامي دراين عصر و عصرھاي آينده مي خواھم كه اگر خداي نخواسته عناصر منحرفي با دسيسه وبازي سياسي وكالت خود را به مردم تحميل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد كنند و نگذارند حتي يك عنصر خرابكار وابسته به مجلس راه يابد.

 

 

 

عدم وابستگي به غرب

 

و وصيت من به ملتھاي كشورھاي اسلامي است كه انتظار نداشته باشيد كه از خارج كسي به شما در رسيدن به ھدف كه آن اسلام و پياده كردن احكام اسلام است كمك كند؛ خود بايد به اين امر حياتي كه آزادي و استقلال را تحقق م ي بخشد قيام كنيد . وعلماي اعلام و خطباي محترم كشورھاي اسلامي دولتھا را دعوت كنند كه از وابستگي به قدرتھاي بزرگ خارجي خود را رھا كنند و با ملت خود تفاھم كنند؛ در اين صورت پيروزي را د ر آغوش خواھند كشيد .

 

 

 

مصرف مقابل ابتكار

 

و غم انگيزتر اينكه  آنان ملتھاي ستمديده  زير سلطه را در ھمه چيز عقب نگ ه داشته و كشورھايي مصرفي با ر آوردند و به قدر ي ما را ازپيشرفتھاي خود و قدرتھاي شيطان ي شان ترسانده اند كه جرأت دست زدن به ھيچ ابتكاري نداريم و ھمه چيز خود را تسليم آنان كرده وسرنوشت خود و كشورھاي خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطيع فرمان ھستيم . و اين پوچي و تھي مغزي مصنوعي موجب شده كه در ھيچ امري به فكر و دانش خود اتكا نكنيم و كوركورانه از شرق و غرب تقليد نماييم بلكه از فرھنگ و ادب وصنعت و ابتكار اگر داشتيم، نويسندگان و گويندگان غرب و شرقزده ب ي فرھنگ، آنھا را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فكر و قدرت بومي ما را سركوب و مأيوس نموده و م ي نمايند و رسوم و آداب اجنبي را ھر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترويج كرده و با مداحي و ثناجويي آنھا را به خورد ملتھا داده و م يدھند. في المثل، اگر در كتاب يا نوشته يا گفتاري چند واژه فرنگي باشد، بدون توجه به محتواي آن با اعجاب پذيرفته، و گوينده و نويسنده آن را دانشمند و روشنفكر به حساب م يآورند.

 

 

 

واژگان غربي

 

و از گھواره تا قبر به ھ ر چه بنگريم اگر با واژه غربي و شرقي اسم گذاري شود مرغوب و مورد توجه و از مظاھر تمدن و پيشرفتگي محسوب، و اگر واژ ه ھاي بومي خودي به كار رود مطرود و كھنه و واپسزده خواھد بود . كودكان ما اگر نام غربي داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودي دارند سر به زير وعقب افتاد ه اند. خيابانھا، كوچه ھا، مغاز هھا، شركتھا، داروخانه ھا ، كتابخان ه ھا، پارچ ه ھا، و ديگر متاعھا، ھر چند در داخل تھيه شده بايد نام خارجي داشته باشد تا مردم از آن راضي و به آن اقبال كنند . فرنگي مآبي از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستھا و در معاشرتھا و تمام شئون زندگي موجب افتخار و سربلندي و تمدن و پيشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خود ي ، كھن هپرستي و عقب افتادگي است. در ھر مرض و كسالتي ولو جزئي و قابل علاج در داخل، بايد به خارج رفت و دكترھا و اطباي دانشمند خود را محكوم و مأيوس كرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امريكا و مسكو افتخاري پر ارزش و رفتن به حج و ساير اماكن متبركه كھنه پرستي و عقب ماندگي است. بي اعتنايي به آنچه مربوط به مذھب و معنويات است از نشانه ھاي روشنفكري و تمدن، و در مقابل، تعھد به اين امور نشانه عقب ماندگي و كھن پرستي است.

 

 

 

واردات همه چيز

اينجانب نمي گويم ما خود ھمه چيز داريم؛ معلوم است ما را در طول تاريخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سد ه ھاي اخير از ھر پيشرفتي محروم كرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پھلوي خصوصاً، و مراكز تبليغاتي عليه دستاوردھاي خودي و نيز خودْ كوچ ك ديدنھا و يا ناچيز ديدنھا، ما را از ھر فعاليتي براي پيشرفت محروم كرد . وارد كردن كالاھا از ھر قماش و سرگرم كردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتي از قبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازيھاي كودكانه و به مسابقه كشاندن خانواد ه ھا و مصرفي بارآوردن ھر چه بيشتر، كه خود داستانھاي غ م انگيز دارد، و سرگرم كردن و به تباھي كشاندن جوانھا كه عضو فعال ھستند با فراھم آوردن مراكز فحشا و عشرتكده ھا، و دھھا از اين مصائب حساب شده، براي عقب نگھداشتن كشورھاست . من وصيت دلسوزانه و خادمانه مي كنم به ملت عزيز كه اكنون كه تا حدود بسيار چشمگيري از بسياري از اين دامھا نجات يافته و نسل محروم حاضر به فعاليت و ابتكار برخاسته و ديديم كه بسياري از كارخان ه ھا و وسايل پيشرفته مثل ھواپيماھا و ديگر چيزھا كه گمان نم ي رفت متخصصينِ ايران قادر به راه انداختن كارخان ه ھا و امثال آن باشند و ھمه دستھا را به سوي غرب يا شرق دراز كرده بوديم كه متخصصين آنان اينھا را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادي و جنگ تحميلي، خود جوانان عزيز ما قطعات محل احتياج را ساخته و با قيمتھاي ارزانتر عرضه كرده و رفع احتياج نمودند و ثابت كردند كه اگر بخواھيم مي توانيم.

نمونه اي از تجربيات مصرف كننده ايراني
 دو كيسه شير را كه از دست فروشنده مي خرم مي گويد 1800 تومان . گران شده ؟ بله لبنيات كلا گران شده . به خانه كه مي رسم وقتي كيسه را از پلاستيك خارج مي كنم تا درون يخچال جاي دهم نور لامپ به جاي  هديه روشنايي همچون تيري در قلب  من نشسته و ديگ عصبانيتم را به حد انفجار نزديك مي كند.
 
بله نصف كيسه هاي شير خالي  از شير و در عوض پر از هواست. تصميم به آزمايش تجربي مي گيرم. 3 ليوان بيشتر پر نمي كند و اين در حالي است كه يادم مي آيد دو سال پيش وقتي ميهماني بودم ، مادرم با آن 6 ليوان را پر مي كرد.
 
 مسئله
 حكايت توليد ملي و ايراني  نه در همه موارد بلكه در اكثريت قريب به اتفاق ،  داستاني نزديك به اين حكايت را يدك مي كشد. حكايتي كه در آن توليد كننده در پي فريب خريدار است و خريدار چاره اي جز خريد ندارد و هنگامي كه مفري براي عدم خريد بيابد قطعا از كالاي خارجي با آغوش باز استقبال مي كند تا از شر چنين توهين و فريبي خلاصي يابد. متاسفانه  نگرش توليد كنندگان ملي و ايراني در فروش كالاها همچنان در نگرش و فلسفه فروش جاي مانده و براي همين منطبق با اين فلسفه هدف خود را بالا بردن فروش مي دانند و اگر بتوانند اينكار را با فريب مشتري نيز انجام مي دهند. در اين نگرش بر خلاف نگرش بازاريابي آنچه مطرح نيست رفع نياز مشتريان بوده و تمركز تنها بر جيبهايي پر شده از اسكناس است. چنين روش و نگرشي در دراز مدت چنان حس تحقير در مشتري را برانگيخته كه مشتري در اولين فرصت كالا خود را عوض مي كند.چنين مشكلي آنجا نمود بيشتري مي يابد كه در بسياري از موارد مانند مواد غذايي ، كالاهاي مصرفي عادي ، خودرو و غيره مشتريان ايراني در انحصار خريد كالاهاي ايراني بوده و براي همين تن به چنين تحقيرهايي داده  وروز به روز نيز در ضمير خود با حجم انباشته اي از اين رفتارها روبرو مي شوند و روزي كه كالايي خارجي مشاهده كننده با نفرت تمام خود را از اسارت كالاهاي ايراني رهانيده و با احساس فراغ بال و آزادي كالاي خارجي را پذيرا مي شوند.
 
وقتي راه حل در فرهنگسازي مردمي نيست
 در چنين شرايطي كه توليد كننده ايراني كاسب كارانه در پي فريب و استثمار مصرف كننده ايراني است سوال مطرحي كه شكل مي گيرد اين است كه آيا فرهنگ سازي مردم مي تواند راهگشا باشد؟آيا مي توان با تحريك عرق ملي و يا مذهبي مردم را به خريد كالاي ايراني واداشت؟آيا حس ملي و مذهبي مي تواند بر نفرت ايجاد شده در ساليان غلبه كند؟آيا مي تواند جلوي احساس نياز شديد به آزادي و واكنش طبيعي فرد به احساس فريب خوردگي را بگيرد؟ تناقض در اين دو حيطه آنقدر آشكار است كه مي توان گفت چنين تحريكات ملي و مذهبي طوق شكست را از پيش بر گردن خود خواهند كشيد. اگر هم عده اي از مردم با اين تحريكات به غليان كشيده شوند با ادامه رفتار و نگرش فريب گونه و فرصت طلبانه  توليد كننده ايراني قطعا به عقب كشيده خواهند شد. مطمئنا در چنين شرايطي توليد كننده بي اخلاق ايراني شرايط پيش آمده را تنها به عنوان طعمه اي لذيذ و احتمالا زود گذر ديده و در گردنه بازار براي شكار آن به كمين خواهد نشست. چنين  واكنش محتملي در برابر آن احساسات به هيجان درآمده قطعا اثري بسيار تخريبي بر ذهن مصرف كنندگان بر جاي خواهد گذاشت.
 
وقتي راه حل در حمايت دولتي هم نيست
 هميشه وقتي صحبت  حمايت از كالاي ايراني مي شود ديدگاه سنت شده ايراني به سمت دولت چرخيده و انتظار اول از دولت مي رود كه ازكيان ايران و ايراني به دفاع برخيزد.واضح و مبرهن است كه اين انتظار نيز بيهوده و بي حاصل است. توليد كننده بي اخلاق و بي علم ايراني قطعا از اين فرصت نيز سو استفاده خواهد كرد. در اين حالت انحصارهاي ايجاد شده كه به اسم حمايت از كالاي داخل از سوي دولت و مجلس به هيجان در آمده ايجاد مي شود باز براي توليد كننده همچون كمين گاهي  بيش نيست. در اين حالت نيز توليد كننده موضوع را فرصتي براي  چهار نعل تاختن قلمداد كرده و جز اين نيز نمي تواند در سر داشته باشد چون نه علمي براي بهبود دارد و نه اخلاقي براي سو استفاده نكردن و به ناچار اين فرصت را كه به درستي كوتاه مدت مي داند بايد بر خر مراد بنشاند.
 
چاره چيست؟
 همانطور كه ديده مي شود در بسياري از موارد توليد كننده ايراني به دليل عدم توانايي در توليد مناسب به فريب روي آورده و از حمايتهاي مردمي و دولتي نيز سو استفاده مي كند چرا كه ابزار ديگري براي پيشرفت نمي شناسد. دليل اين امر در نگرش غلط توليد كننده به بازار و همچنين عدم علم جهت بهبود محصول خود نهفته است.
 
الف )  اگر توليد كننده بداند حمايت بي دليلي از او نمي شود و از طرفي بداند چاره راه سود آوري در چيست قطعا به سمت آن روانه خواهد شد. براي همين مي بايست علم بهبود محصول را به او آموخت.توليد كننده ايراني در بسياري از موارد از بديهي ترين امور توليد و بهبود و فروش كالا بي اطلاع است و حتي نمي داند كه نمي داند و براي همين در جهل مركب تا ابد باقي خواهد ماند.پس بهترين خدمت  از توليد ملي نه حمايت بي دليل  و بي خاصيت از آن بلكه در علم آموزي به توليد كنندگان است.
 
ب ) اگر توليد كننده نگرش خود به بازار را از نگرش سنتي و بي اخلاق  فروش به سمت نگرش نياز محور بازاريابي و نياز بلند مدت بازاريابي اجتماعي تغيير دهد خواهد دانست كه فريب مشتري دردي را از او دوا نكرده و در دراز مدت  موجب خروج او از بازار خواهد شد.در اين حالت است كه ضرورت فرهنگ سازي  در توليد كنندگان بيش از فرهنگ سازي براي مردم احساس مي شود.اي كاش به جاي تمركز بر دولت و مردم براي حمايت بي چون و چرا از برخي  توليد كنندگان بي علم و اخلاق ، بر فرهنگ سازي و اطلاع رساني به توليد كنندگان تمركز كنيم. زيرا رفتار اين دسته از توليد كنندگان موجب سوزانيده شدن تر و خشك توليد كنندگان ايراني شده و در دراز مدت نام ايراني بر كالا را به عنوان يك قلم بدهي و ضعف در آورده اند.
 
نتيجه : رفتار خيانت گونه حق طبيعي مصرف كننده ايراني
 همانطور كه بيان شد مشكل توليد ملي از دو سرچشمه بي اخلاقي و بي علمي توليد كنندگان رنج مي برد.براي رفع اين موضوع مي بايست به جاي تمركز بر فرهنگ سازي مردمي و مشتريان به فرهنگ سازي در علت اصلي ماجرا يعني توليد كنندگان پرداخت. فرهنگ سازي مردمي به وسيله شعارهاي ملي و مذهبي تنها در مواردي كاربرد دارد كه توليد كننده اي با اخلاق و علم كالايي توليد كرده و مصرف كننده ايراني براي فخر فروشي كالاي خارجي را با آن جايگزين مي كند.  اگر توليد كننده ايراني واجد دو مشكل گفته شده باشد و از طرفي  آن را چاره نكند مي بايست همچون حكومتهاي ستمكاري چون صدام و حكومت ساسانيان با مردمي روبرو باشد كه خيانت گونه اما به حق به استقبال خارجي و اجنبي مي شتابند و خوشحالند از اينكه يك  هموطن به نابودي مي رود چرا كه از دست ظلم او به ستوه آمده اند. در اين وضعيت حق تنها با مردم و مشتريان  مظلوم  است.


منبع:الف

جشنواره سراسري وبلاگ نويسي

حمايت از توليد ملي؛ كار و سرمايه ايراني

 

موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان،  مسابقه وبلاگ نويسي «حمايت از توليد ملي» را برگزار مي‌كند.
 
توجه مهم: به زودي حاميان اين جشنواره به همراه جوايز نفيس آن اعلام خواهد شد.
 

زمان جشنواره: از شنبه 31 تيرماه 1391 تا 30 مهرماه 1391

زمان اعلام برندگان: 10 آبان ماه 1391 مصادف با ميلاد امام هادي عليه السلام

موضوعات پيشنهادي وبلاگ‌ها:

1- راه‌هاي حمايت از توليد ملي

2- آسيب شناسي توليدات ملي

3- معرفي توليدات ملي برتر (توليداتي كه از آن‌ها راضي بوديد)

4- مقاسيه توليدات ملي با توليدات خارجي و تبيين برتري توليدات ملي

5- معرفي فرصت‌هاي ملي براي توليدات ملي

6- نقد توليدات ملي به همراه ارائه راه كار

7- راه‌كارهاي افزايش روحيه توليد محصولات ملي برتر

8- راه‌كارهاي افزايش روحيه خريد توليدات ملي

9- توليد ملي از ديدگاه اسلام

10- معرفي مراكز فروش توليدات ملي

11- تحليل سخنان مقام معظم رهبري در خصوص موضوعات اقتصادي و سال توليد ملي

12- ارائه گزارش و تجربيات خود از استفاده و به كارگيري توليدات ملي در زندگي خود و مقايسه آن با ديگر محصولات

و ......

 

شرايط شركت در مسابقه:

1– الف: ساخت وبلاگ در سامانه وبلاگ تبيان "تبلاگ"

در اين صورت موضوع "حمايت از توليد ملي" را از بين موضوعات وبلاگ براي تبلاگ خود انتخاب كنيد.

ب: در ورتي كه قبلا در سامانه‌ي وبلاگ‌هاي تبيان، تبلاگ ساخته‌ايد، بايد حداقل 5 پست با موضوع مرتبط با جشنواره، در وبلاگ خود ارسال كنيد و در دسته‌اي با نام "حمايت از توليد ملي" قرار دهيد.

2- پس از ساخت وبلاگ، مشخصات وبلاگ خود را  بايد فقط به ايميل تبلاگ ارسال نماييد.

3-كاربران عزيز در صورتي در جشنواره شركت داده مي‌شوند كه يكي از لوگوهاي همين مقاله را در قالب وبلاگ خود قرار دهند. كد مخصوص اين لوگوها را مي‌توانيد از اينجا دريافت كنيد.

 

آيين نامه رقابت:

1- ايجاد وبلاگ حديد امتياز ويژه دارد.

2- هر روز پست ها ارزيابي مي شود و پست هاي برتر در تبلاگ نيوز و باشگاه كاربران به نمايش در مي آيد. كاربراني كه مطالبشان برگذيده شود شانس بيشتري براي برنده شدن دارند.

3- داشتن قالب وبلاگ منحصر به فرد

4- خلاقيت و نو آوري در محتواي وبلاگ و ظاهر آن

5- ثبت وبلاگ در سايت ساماندهي و اعلام به ما

6- سبك نوشتار و جذابيت

7- توليدي بودن محتواي(متني و صوتي و تصويري) وبلاگ

8- رعايت اصول نگارشي و ويرايشي و شيوانگاري

9- ميزان بازديد وبلاگ و نظرهاي ثبت‌شده و ارتباطات وبلاگي با ساير وبلاگ نويسان

10- پاسخ‌گويي و ارتباط با كاربران

11- دسته بندي و موضوع بندي مناسب

12- حجم پست ها

13- استمرار و نظم در به روزرساني

14- در صورت استفاده از مطالب ديگران ذكر منبع و لينك مورد نظر

15- رتبه وبلاگ در موتورهاي جست‌و‌جو

16- طراحي قالب مرتبط با جشنواره

17- استفاده از صدا و تصاوير و لينك هاي مرتبط در پست‌هاي ثبت‌شده

18- بالا بودن سرعت بارگذاري وبلاگ

19- استفاده از كدهاي جاوا اسكريپت مفيد

20- ساخت لوگوي مخصوص براي وبلاگ

21- معرفي پيوندهاي مرتبط با موضوع جشنواره

 

جوايز جشنواره:

 

به روزدي همراه با حاميان جشنواره اعلام خواهد شد. منتظر جواير بزرگ و بي نظير اين جشنواره باشيد

 

لينك‌هاي پيشنهادي:

براي ورود به صفحه وبلاگ‌هاي تبيان، اينجا را كليك كنيد.

براي ثبت وبلاگ جديد در تبيان، اينجا را كليك كنيد.

براي عضويت در سايت تبيان، اينجا را كليك كنيد.

در صورتي كه مي‌خواهيد با مشاوره وبلاگ تماس بگيريد، اينجا را كليك كنيد.

X